کارآفرین باشیم یا بنیانگذار استارتاپ؟!
هر کارآفرینی را نمیتوان بنیانگذار استارتاپ دانست ولی هر بنیانگذار استارتاپ به نوعی در حال کارآفرینی (ارزش آفرینی) است. البته ممکن است بسیاری کماکان این سوال را مطرح کنند که آیا هر صاحب اپ یا وبسایت، یک کارآفرین محسوب میشود؟ نظر شما چیست؟
می خواهیم درباره یک بحث قدیمی (مثل بحث اول مرغ بود یا تخم مرغ) بپردازیم. اینکه هر بنیانگذار استارتاپی یک کارآفرین است؟! و یا برعکس؟ تا به حال حتما از خودمان بارها پرسیده ایم تفاوت استارتاپها با کارآفرینی چیست؟ این دو مقوله چه ربطی هم دارند و کدام یک زیر مجموعه دیگری است؟
شاید وقتی تعاریف متداول کارآفرینی و استارتاپ را متوجه شویم معما تا حدود زیادی قابل حل خواهد شد. پرسش این است: کارآفرینی دقیقا به چه معناست؟ ویکیپدیا اینگونه این مفهوم را تعریف کرده است: «کارآفرینی (به انگلیسی: Entrepreneurship) به فرایند خلق ارزش جدید (مادی یا معنوی) از طریق یک تلاش متعهدانه با در نظر گرفتن ریسکهای ناشی از آن اطلاق میشود. واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی “Entrepreneurs” به معنای “متعهد شدن” نشئت گرفته است.» جوزف شومپیتر فرایند کارآفرینی را “تخریب خلاق” مینامد. به عبارت دیگر ویژگی تعیینکننده در کارآفرینی انجام کارهای جدید یا ابداع روشهای نوین در امور جاری است.
پس بنا به تعریف تئوری (این تعریفی است که در کارشناسی ارشد مدیریت کارآفرینی هم به ما گفته بودند)، کارآفرینی یک فرآیند است که منجر به ایجاد ارزش می شود؛ با در نظر گرفتن تلاشهایی به همراه ریسکهای ناشی. متوجه میشویم که میتوان به کارآفرینی، ارزشآفرینی نیز اطلاق کرد، چون فرآیندی است که باعث ایجاد یک ارزش میشود. (شاید بتوان برای درک این موضوع به تاکید بر واژه ارزش پیشنهادی در بوم مدل کسبوکار هم فکر کرد.)
کارآفرین لازم نیست حتما تعداد زیادی شغل ایجاد کند، بلکه همین که ارزشی ایجاد میکند که خود فرد در این فرآیند دخیل است باعث خلق کارآفرینی شده است. تا اینجا با مفهوم کارآفرینی و کارآفرین آشنا شدیم. حال نوبت به استارتاپ میرسد. باز هم بنا به نقل ویکیپدیا این تعریف را داریم که: «شرکت نوپا یا استارتاپ (به انگلیسی: startup، کوتاهشدهٔ عبارت startup company) به یک شرکت یا کسبوکار گفته میشود که معمولاً بهتازگی و در نتیجهٔ کارآفرینی ایجاد شده است، رشد سریعی دارد، و در جهت تولید راهحلی نوآورانه و دوامپذیر برای رفع یک نیاز در بازار شکل گرفته است. اما تعریف استیو بلنک دیگری دارد که تصور می کنم بهتر و مناسب تر است: «یک سازمان موقت است که به منظور یافتن یک مدل کسبوکار قابلتکرار و مقیاسپذیر طراحی شده است.»
بنابراین استارتاپ یک سازمان (سازمان مجموعهٔ هدفمندی است که پیرو یک نظام ( سیستم) است، و دارای مرزها و حدودی است که آن را از محیط خود جدا میسازد) موقت ( یعنی بعد از طی مراحلی از بین می رود) که به دنبال یافتن یک مدل کسب و کار قابلتکرار و مقیاسپذیر است. استارتاپ زمانی که بوم مدل کسب و کار پایداری داشت که قابلیت های فوق را دارند دیگر استارتاپ نیست بلکه یک کسب و کار شرکتی است. در هر صورت استارتاپها را میتوان نوعی از کارآفرینی تلقی کرد. چون در موارد دیگر کارآفرینی می توان از مدل کسب و کاری استفاده کرد که قبلا موجود است به طور مثال یک تولیدکننده صنایع غذایی تقریبا در یک بازار شناختهشده با بسیاری از موارد که از قبل مشخص هستند روبهرو است ولی استارتاپ از روز اول محصول و مشتری خود را نشناخته و صرفا با یک چشمانداز به طی مسیر می پردازد و با بهرهگیری از فرآیند توسعه مشتری محصول را تکمیل کند. از طرف دیگر هر کارآفرینی را نمیتوان بنیانگذار استارتاپ دانست ولی هر بنیانگذار استارتاپ به نوعی در حال کارآفرینی (ارزش آفرینی) است. البته ممکن است بسیاری کماکان این سوال را مطرح کنند که آیا هر صاحب اپ یا وبسایت، یک کارآفرین محسوب میشود؟ نظر شما چیست؟